کد مطلب:125524
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:334
امام زمان حسن
عالم طفیل خاك كف پای مصطفی
آدم رهین گوهر والای مصطفی
بر فرق كاینات بود تاج و می سزد
نعلین عرش قدر فلك سای مصطفی
از وحی اساس شرع چو بنهاد برفروخت
روی مهندس خرد از رای مصطفی
واللیل [1] وصف گیسوی شب رنگ خواجه گفت
والشمس، [2] نعت چهره ی زیبای مصطفی
روح القدس ز سدره چو بگذشت باز ماند
از منزل دنا فتدلای [3] مصطفی
گر در ره خدا به رسولی امیدوار
قرآن و اهل بیت به یادش نگاهدار
از بعد مصطفی ست دگر مرتضی علی
همراز او نبود مگر مرتضی علی
بحر نبوت است و رسول خدا در است
كان ولایت است و گهر مرتضی علی
مؤمن پس از محبت پیغمبر خدای
كس را نمی گزیند بر مرتضی علی
گر خواجه علم را به مثل چون مدینه گفت
گفته منم مدینه و در مرتضی علی [4] .
با موی و روی خواجه ی كونین، مصطفی
پرحال بود شام و سحر مرتضی علی
در هر چه بود محرم راز رسول بود
در فضل فرد گشت كه زوج بتول بود
[ صفحه 60]
دنیا نبود و زینت او كام فاطمه
زین شد بتول در دو جهان نام فاطمه
دستاس كرد و قرص جوین خورد و داد نان
ای عالمی طفیلی انعام فاطمه
عمرش به یاد خالق و روی پدر گذشت
بعد از پدر نماند بس ایام فاطمه
از بهر او قیام همی كرد مصطفی
زین گونه بود صورت اكرام فاطمه
دردش به دل رسید ز قومی كه غافلند
كایذای مصطفی بود آلام فاطمه
كردند هر دو روشنی چشم او هلاك
كافردلان كینه ور اصل و دل نه پاك
دادند زهر را به امام زمان حسن
با تلخی از جهان به لب آورد جان حسن
هم زهر و هم زر از پی او داده چند بار
تا عاقبت نیافت از ایشان امان حسن
یك مو نخواست از سر غیری كه كم شود
خود را ز ملك خویش بری كرد از آن حسن
ای ممتحن ز خطبه ی او، همچو خاك پست
بالای منبر ارشده از امتحان حسن
آن باطلان كه از مدد حق گریختند
خون حسین از عقب او بریختند
آنان كه دیده حاصل دنیا و دین حسین
گریند بر امام زمان و زمین حسین
یاد آورید خون كه روان كرده اند چون
از گردن و ز حنجره ی نازنین حسین
از زعم خویش دعوی اسلام كرده اند
و آنگه شهید كرده و كشته چنین حسین
فریاد و ناله می كند و یاد می كند
كافر به گریه در طرف روم و چین حسین
ای مصطفی كه خفته ای اما نخفته ای
از روضه سر برآر و بدین سان ببین حسین
«داعی!» بگو كه قاتل او روز رستخیز
از فعل شوم خود به كجا آورد گریز؟
[ صفحه 61]
[1] والليل: اشاره به آيه ي 1، از سوره ي 92.
[2] والشمس: اشاره به آيه 1، از سوره ي 91.
[3] دني فتدلا: اشاره به آيه ي 8، از سوره ي 59 النجم.
[4] اشاره به حديث، انا مدينة العلم و علي بابها.